گونهها و اولویتهای عفاف در جامعه دینی
ده مصداق عفاف در آینه آیات و روایات
عفاف، در همه زوایای زندگی انسان نقشی اساسی در برقراری تعادل در تمایلات درونی انسان ایفا می کند. عفت در گفتار، نگاه، اندیشه، کسب، علم، جنگ، تمایلات جنسی، ثروت و فقر تنها گوشه ای از جلوه های عفاف در زندگی مؤمنانه هستند.
معنای عفاف
معنای لغوی عفاف، پرهیز از هر کار غیرحلال است. [1] از آنجا که دین اسلام در پی کنترل و نه سرکوب تمایلات درونی انسان است، بازنگاهداشتن هر گونه هیجان و تمایل درونی از غیرحلال الهی، عفت نامیده می شود؛ چنانکه برخی در معنای لغوی آن گفته اند: «العِفَّة حُصُولُ حالةٍ لِلنَفس تَمتَنع بِها عَن غَلَبَة الشَّهوَة؛ [2] عفت، حصول حالتی برای نفس است که مانع غلبه شهوت بر انسان است.»از این رو، ملا احمد نراقی رضوان الله علیه، اصطلاح عفت را به معنای مطیع کردن شهوت در مقابل عقل دانسته و در تعریف آن می گوید: «مطیع و منقادشدن قوۀ شهویّه از براى قوۀ عاقله، تا آنچه امر فرماید در خصوص اکل و شرب و نکاح و جماع، متابعت کند. و از آنچه نهى فرماید اجتناب نماید. و آن حد اعتدال است، که در شرع و عقل پسندیده است. و دو طرف افراط و تفریط آن مذموم و ناپسند است.» [3]
پس، حقیقت عفاف، دوری از کارهای ممنوعی است که به منزله افراط یا تفریط در تمایلات درونی انسان محسوب می شوند. از این رو در همه زوایای زندگی فردی و اجتماعی می توان عفیف بود و شهوات و تمایلات درونی را کنترل کرد.
عفاف در گفتار
همان طور که بیشترین کارهای خیر و عبادت ها به وسیله زبان انجام می شود خروج آن از کنترل، گناهان و تبعات سخت دنیوی و اخروی فراوانی را به دنبال خواهد داشت. امام علی علیه السلام می فرمایند: «إِیَّاکَ وَ مَا یُسْتَهْجَنُ مِنَ الْکَلَامِ فَإِنَّهُ یَحْبِسُ عَلَیْکَ اللِّئَامَ وَ یَنْفِرُ عَنْکَ الْکِرَام؛ [4] بپرهیز از سخن زشت و زننده، که افراد پست را به تو می بندد و نیکان را از تو رنجانده و پراکنده می سازد.»غیر از لزوم کنترل محتوای گفتار، بلند صحبت نکردن و رعایت ظاهر سخن نیز از ملاک های سخن عفیفانه است؛ چنان که لقمان به فرزند خود توصیه می کند: «وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمیر؛ [5] از صدای خود بکاه و هرگز فریاد مزن که زشت ترین صداها، صدای خران است.»
عفاف در نگاه
کنترل نگاه، یکی از ظریف ترین و مؤثرترین گونه های عفاف است زیرا بر فکر و روح انسان بسیار تأثیرگذار است و اگر گناه آلود باشد همچون سمی تمام وجود انسان را فرا می گیرد همان گونه که امام صادق علیه السلام می فرمایند: «النَّظْرَةُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ مَنْ تَرَکَهَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا لِغَیْرِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ إِیمَاناً یَجِدُ طَعْمَه؛ [6] نگاه کردن (به محرمات الهی) تیری است مسموم از تیرهای شیطان، هر که آن را فقط به خاطر خدا ترک کند، خداوند ایمانی به دنبال آن، به او عنایت می کند که طعم آن را می چشد.»نگاه عفیفانه از مشخصه های مؤمنان است و قرآن کریم خطاب به مؤمنان می فرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یغُضّوا مِنْ ابْصارِهِمْ ... وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ؛ [7] به مردان با ایمان بگو: «دیده فرو نهند ... و به زنان با ایمان بگو: «دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند.»
عفاف در شبکه های اجتماعی
فضای مجازی بر خلاف نامش، حقیقتی همراه با مشخصه های ویژه خود است. یکی از ویژگی های آن مخفیانه بودن است. در حالی که در محضر خدا و خود انسان هیچ چیز مخفی نیست. خدای متعال می فرماید: «أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُم؛ [8] من به آنچه پنهان داشتید و آنچه آشکار نمودید داناترم.»به عنوان نمونه، یکی از ویژگی های فضای مجازی، مقوله نگاه مخفیانه است که خدای متعال در باره آن می فرماید: «یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُور؛ [9] [خدا] نگاه هاى دزدانه و آن چه را که دل ها نهان مى دارند، مى داند.» پس، پیچیدگی و گستردگی ارتباطات در فضای مجازی هرگز مانع از ثبت و ضبط و حسابرسی نسبت به آنها نخواهد بود.
عفاف در اندیشه
کنترل فکر و اندیشه، سخت ترین گونه عفاف است؛ اما اگر این کار انجام شود، عفت در تمامی کارها را نیز تضمین می کند؛ زیرا آنچه رفتارهای انسان را کنترل می کند اندیشه است چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «مَنْ عَقَلَ عَفَّ؛ [10] هر که عاقل باشد عفیف می شود.»در نقطه مقابل اگر افکار انسان از کنترل خارج شود و به سمت اندیشه های گناه آلود برود آنگاه زمینه انجام گناهان فراهم می شود. امام علی علیه السلام می فرمایند: «مَنْ کَثُرَ فِکْرُهُ فِی الْمَعَاصِی دَعَتْهُ إِلَیْهَا؛ [11] آن که در گناهان، بسیار اندیشه کند، [این کار،] او را به گناه مى کشانَد.»
عفاف در کسب
میل به کسب درآمد، نیازمند کنترل است. به این معنا که خرید و فروش و سودخواهی نباید موجب خروج از صداقت یا موجب سوء استفاده های گوناگون مثل احتکار و ... شود. خلاصه این که در زمینه عفت در تجارت باید مسائل فقهی تجارت را بدانیم و آن را عمل کنیم. امام علی علیه السلام خطاب به بازاریان و تجار می فرمایند: «یَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَر؛ [12] اى بازرگانان، اوّل فقاهت (دین شناسى) سپس تجارت، اوّل فقاهت سپس تجارت، اوّل فقاهت سپس تجارت.» یکی از مهمترین گونه های عفاف در کسب، خودداری از نزدیک شدن به ربا و کسب حرام است.عفاف در علم
عفت در علم، به معنای کنترل نفس در علم آموزی و استفاده از علم و خودداری نسبت به بیراهه های وادی دانش است. ترک علوم مضر یا بی فایده، از جمله مصادیق عفت در دانش است. امام علی علیه السلام خطاب به فرزندشان امام مجتبی علیه السلام می فرمایند: «وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَیْرَ فِی عِلْمٍ لَا یَنْفَعُ وَ لَا یُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ حِینَ لَا یُقَالُ بِه؛ [13] بدان در دانشی که سودی نداشته باشد خیری نیست و علمی که آموختن آن فایده ای ندارد از آن بهره ای نمی توان برد.»پیچیدگی و گستردگی ارتباطات در فضای مجازی هرگز مانع از ثبت و ضبط و حسابرسی نسبت به آنها نخواهد بود.
عفاف در جنگ
حتی در زمان جنگ نیز نباید به بهانه جنگ، دست به هر گونه کشتار و تخریب و تعرضی زد. آیه کلیدی در این باره آن است که می فرماید: «وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى؛ [14] و البتّه نباید دشمنىِ گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است.»امیرالمؤمنین علیه السلام هنگام مواجه شدن با لشکر دشمن در جنگ صفین خطاب به یاران خود، منشور عفت در جنگ را با مؤلفه هایی همچون آغازگر جنگ نبودن، نکشتن فرار کنندگان، تیر خلاص نزدن به مجروحان، برهنه نساختن هیچ عورتی، مُثله(قطعه قطعه) نکردن کشته ها، آزار نرساندن به زنان و... بیان کرده اند. [15]
عفاف در کشش های جنسی
کنترل شهوت جنسی به خصوص در شرایط بحرانی، موجب سعادت و بزرگی در دنیا و آخرت شده و از بزرگترین عبادت هاست. امام علی علیه السلام می فرمایند: «أفضَلُ العِبادَةِ العَفافُ؛ [16] برترین عبادت، پاکدامنى است.» نیز می فرمایند: «مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَة؛ [17] مجاهد شهید در راه خدا پاداشش بیشتر از کسى نیست که قدرت بر گناه داشته ولى خوددارى نموده. چنین انسان با عفّتى نزدیک است فرشته اى از فرشتگان باشد.»عفاف در ثروت
ثروت و رفاه نباید موجب شود انسان از وسعت مالی خود در راه غیر مشروع استفاده کند یا اینکه خود را تافته جدا بافته از دیگران بداند. قرآن کریم، ثروتمندان را به عفاف دعوت می کند و می فرماید: «وَ مَنْ کانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِف؛ [18] و آن کس که توانگر است باید [از گرفتنِ اجرت سرپرستى] خوددارى ورزد.»عفاف در فقر
همچنین تهیدست و فقیری که دست به هر کاری برای امرار معاش خود نمی زند از جایگاه رفیعی در نزد خدای متعال برخوردار است؛ چنان که قرآن کریم در توصیف چنین افرادی می فرماید: «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ؛ [19] از شدّت خویشتندارى، فرد بى اطلاع، آنان را توانگر مى پندارد.» امام علی علیه السلام خطاب به فرزند خویش، امام حسین علیه السلام می فرمایند: «الْعَفَافُ زِینَةُ الْفَقْر؛ [20] پارسائى زینت فقر است.»اینها تنها چندین نمونه از جلوه های عفاف در زندگی هستند ولی حقیقت آن است که عفاف در همه کارها جلوه گر است.
پی نوشت
[1] خلیل بن احمد، العین (موسسه انتشارات هجرت: قم، ۱۴۰۹)، ج 1, 92: العِفَّة: الکف عما لا یحل.
[2] حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن (دار الشامیة: بیروت، ۱۴۱۲)، 573.
[3] احمد بن محمدمهدی نراقی، معراج السعادة (موسسه انتشارات هجرت: قم، ۱۳۷۸)، 321.
[4] علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ (موسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر: قم، ۱۳۷۶)، 99, حدیث 2285.
[5] سوره لقمان، آیه 19.
[6] محمد بن علی ابنبابویه، من لا یحضره الفقیه (جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی: قم، ۱۳۶۳)، ج 4, 19, حدیث 4969.
[7] سوره نور، آیات 30 و 31.
[8] سوره ممتحنه، آیه 1.
[9] سوره غافر، آیه 19.
[10] لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص428، حدیث 7270.
[11] عبدالواحد بن محمد آمدی، تصنیف غرر الحکم (مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر: قم، بیتا)، 186, حدیث 3543.
[12] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (اسلامیه) (دار الکتب الإسلامیة: تهران، ۱۳۶۳)، ج 5, 150, حدیث 1.
[13] حسن بن علی ابنشعبه، تحف العقول (جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی: قم، ۱۳۶۳)، 70.
[14] سوره مائده، آیه 8.
[15] نصر بن مزاحم، وقعة صفین (مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره): قم، ۱۴۰۴)، 203.
[16] کلینی، الکافی (اسلامیه)، ج 2، 79، حدیث 3.
[17] محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغة (صبحی صالح) (موسسة دار الهجرة: قم، ۱۴۱۴)، 559.
[18] سوره نساء، آیه 6.
[19] سوره بقره، آیه 273.
[20] ابنشعبه، تحف العقول، ص90.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}